اهمیت مدیریت دانش در بازاریابی
مدیریت دانش باید یک فعالیت رایج در تمامی کسب و کارها بدون توجه به هدف و حوزهی کاری آنها باشد. این فعالیت هم برای توسعه داخلی و هم توسعه خارجی مفید است. فواید آن شامل بهینهکردن کار گروهی، آموزش به تازهواردان، بهبود فروش و بازبینی نتایج میشود.
در دوره شیوع بیماری کرونا، مدیریت دانش شکل جدیدی به خود گرفت و بیشتر از هر زمان دیگری ضرورت آن احساس شد. روشها و استراتژیهای مدیریت دانش، انعطافپذیرتر شده و با تغییرات ایجاد شده به دلیل بیماری کووید-۱۹ سازگارتر شدهاند. به هر حال ناتوانی در سفر و شرکت در جلسات، سازمانها را مجبور به تغییر روشهای خود کرده است. حوزه بازاریابی نیز در این قاعده مستثنی نیست.
چرا مدیریت دانش برای بازاریابی اهمیت دارد؟
مدیریت دانش بهرهوری را افزایش میدهد و منجر به تصمیمگیری سریعتر و ساختارمند میشود.
در این بخش چند فایده برای اجرای مدیریت دانش معرفی شده است:
متخصصان هوشمندتر: محیط کاری شما از یک منبع صحیح آموزش میبیند و هوشمندتر میشود؛ در نتیجه ایدهها و استراتژیهای بازاریابی بالقوه بهتری ارائه توسط همکاران ارائه میشود.
سازگاری سریع تازهواردان: کارکنان جدید، به راحتی به جمع میپیوندند و برای منفعت شرکت در کوتاهمدت فعالیت میکنند.
افزایش شانس پیروزی در رقابت: یک سازمان هوشمند که به صورت پیوسته فعالیت میکند، همواره در رقابت پیروز است. تمام تیمها از جمله بازاریابان، نقاط ضعف را شناسایی و تجزیه و تحلیل میکنند و به سرعت راهحلی برای چالشها مییابند.
همانطور که شرایط بازار به دلیل روش جدید زندگی به سرعت در حال تغییر است، یک تیم بازاریابی هوشمند میتواند:
- به سبکهای جدید سریع واکنش نشان دهد؛
- تصمیمهای سریع و دادهمحور بگیرد تا هر موقعیتی را برای شرکت سودمند کند؛
- پشتیبانی و تجربه مشتری بهتری متناسب با نیاز مشتری ارائه کند؛
- هوش کلی و بهرهوری تیم را افزایش دهد؛
اگر ما سرویس نگهداری و تعمیرات از ماشین را بررسی کنیم، آنگاه تمام مواردی که در بالا ذکر شد، نشاندهنده یک مجموعه ابزار مکانیکی خواهد بود. هر عنصر این مجموعه مسئول کار مشخصی است و در دست یک مکانیک ماهر این مجموعه به یک سلاح قدرتمند تبدیل میشود. این موضوع قابل درک است که هر ابزار باید در ابتدا استفاده شود تا تجربه و مهارت حاصل شود. پس از امتحان این ابزار، میتوان نتایج را دید.
۳ روشی که در آن مدیریت دانش برای بازاریابی مفید است
بهطور کلی شما باید تمام جزئیات بازار و مخاطبانی که به دنبال جلب توجه آنها هستید را بشناسید. دادههای حاصل از مشتری پروفایل مشتریان را میسازد و توجه را به سوی افرادی که از کسب و کار شما بهرهمند میشوند، جلب میکند. تحقیقات بیشتر منجر به درک اهداف خریدار و تقاضاهای وی میشود. در نتیجه سازگاریهای کوچک، استراتژیهایی میسازد که به موجب آن مخاطبان مورد هدف را تعیین میکند. این سه روش تلفیق مدیریت دانش در استراتژیهای بازاریابی توجه بیشتری را به کسب و کار شما جلب میکند.
دانش فعالیت شرکت: ساخت یک سیستم مدیریت دانش با دادههایی در مورد تیمهای شرکت، استخدامها، خروجها، بازخوردها و بازبینیها کمک میکند که تیمهای بازاریابی مدیریت شوند. شما دانش ارزشمندی در زمینه فعالیت سازمان خود از طریق بررسی ماهیانه تجزیه و تحلیلهای تیمهای بازاریابی و عملکرد سایر تیمها به دست میآورید. این روش به یک دیدگاه هدفمند در فعالیت شرکت منجر میشود.
تحقیق بازار: در حالی که تحقیقات جدید باید به صورت مداوم انجام شود، تجزیه و تحلیلهای بازار نیاز به دانش موجود دارند. در غیر این صورت دادهای برای مقایسه با نتایج جدید وجود ندارد. با اضافه کردن اطلاعاتی که پیشتر داشتهاید، تیم بازاریابی درمییابد که چه تغییراتی ایجاد شده است. چنین بینشی منجر به ایجاد استراتژیهای مناسب و سازگار با الگوهای تجزیه و تحلیل شده خواهد شد.
بازاریابی و ارتباطات فروش: ارتباطات تیمهای متقابل از طریق مدیریت دانش منجر به جریان داده از یک تیم به تیم دیگر میشود. این روش میتواند شکافهای بسیاری را در زمینه تحقیقات پر کند. این جریان باید بهروز و مداوم باشد تا بتواند بهترین نتایج را فراهم کند.
بازاریابی و تیمهای فروش بسیار به هم نزدیک هستند و اگر هر کدام از این بخشها به تنهایی کار کند دسترسی به دانش مناسب امکان پذیر نیست. برای تصمیمگیری مبتنی بر داده شما نیاز به الگوها، روشها و تکنیکهای جدیدی که هر شرکت استفاده میکند دارید.
دو رویکرد در طراحی سیستم مدیریت دانش
دو رویکرد در طراحی سیستم مدیریت دانش مرکزی، بهرهوری تیم بازاریابی شما را افزایش میدهد:
اطلاعات تحقیقی اشتراکی: زمانی که طرح کلی پروژه جدید را طراحی میکنید، یک فایل یا پرونده تهیه کنید که در آن تمام دادههای تحقیق موجود باشد. این پرونده شامل تمام موارد از جمله مخاطبان هدف، الگوها، بازار موجود و پیش بینیهای آن است. سپس این پرونده یا فایل را با تمام تیمها از جمله تیم بازاریابی به اشتراک بگذارید تا بر اساس آن تحقیقات و توسعه بیشتر انجام شود.
تلفیق بازخورد: از تمام تیمهایی که در پروژه نقش داشتند بازخورد بگیرید و از پشتیبانی مشتری بازخوردهای مشتریان را دریافت کنید. پیش از تصمیمگیری، یک پایگاه دادهای قابل دسترس برای همه تهیه کنید. سازگاری دادهای، استراتژیهای بازاریابی را به طرز قابل توجهی بهبود میبخشد.
چالشهای رایج مدیریت دانش در بازاریابی
چالش اساسی اکثر کسب و کارها، مدیریت ضعیف و نبود ساختاری منسجم برای اشتراک دانش بین کارکنان است.
بهطور مثال:
- رقابت بالا بین تیمها تا حدی که اشتراک دانش صورت نگیرد؛
- تجزیه و تحلیل ضعیف بازار و دانش اندک برای پیشرفت در آینده؛
- عدم وجود موقعیتهای یادگیری برای کارکنان جدید؛
- توزیع ضعیف اطلاعات.
برای دانش خود زمان بگذارید
تمام مراحل مدیریت دانش و انجام تحقیقات، از جمعآوری دادهها تا تجزیه و تحلیل و استفاده از اطلاعات مانند یک ساعت عمل میکند که منجر به استراتژی بهتر میشود. تعامل بین تیمها نیز بسیار مهم است. برای مثال، تیم بازاریابی علاوه بر تحقیقات خود باید با خدمات مشتری نیز در ارتباط باشد. همکاری، منجر به حل مشکلات رایج و سازگاری روشها میشود. مرحله جذب مشتریان بالقوه شامل رویکرد تبلیغات، سوالهای رایج، نگرانیها و غیره است که باید بخشی از تجزیه و تحلیلهای بازاریابی باشد. یک مثال مناسب در این زمینه، وبسایت پردازش عکس است کهنه تنها توانایی ارتباط برقرار کردن ایجاد میکند، بلکه تمام روشهای موجود مانند ایجاد صفحه در فیسبوک، اینستاگرام، ایمیل و وب سایت را نیز در نظر میگیرد.
چشم انداز مدیریت دانش با توجه به توسعه تکنولوژی
ادغام مدیریت دانش و هوش مصنوعی در خلق محتوای بازاریابی منجر به نتایج بهتر خواهد شد. رباتهای گفتگو مثال مناسبی برای پایگاه دانش است که به مشتریان بالقوه پاسخ میدهند. طیف پاسخها شامل استراتژی کسب و کار شما، اهداف، سودی که خدمات و محصولات شما ارائه میکند، توصیفات، قیمتها و پیشنهادهای ویژه است.
ممکن است برخی فکر کنند که مدیریت دانش به دلیل پیشرفت تکنولوژی و اجرای سرویسهای هوش مصنوعی و اتوماسیون تبدیل به یک پدیده قدیمی شده است؛ در حالی که، تکنولوژی، جانشین این سیستم نیست، بلکه آن را گسترده میکند.
منبع:kminstitute.org